تا کمی تنهایی بر لحظه هایم میبارد دوباره رژه و دوباره صف در صف کلمات شروع میشود.
کافیست کمی سکوت بپیچد در خالی خانه ام.
قلم دوباره پیدایش میشود .
گوشه ای مینشیند و زمزمه وار آوای نوشتن سر میدهد.
نمیتوانم از نوشتن بگریزم .
مثل آهویی تنها, میان بیشه زاری پر از شیران گرسنه.
سر مینهم به تقدیر
قلم را بدست میگیرم و هجوی میسازم.
این سرزمین من است.
آدنا
درباره این سایت